مدح و شهادت امام محمد باقر علیهالسلام
با ذکر یا حـسین تو دل دم گرفته است در عرش سینه خـیمۀ ماتم گرفته است آتـش به خـون دل زده قـقـنـوس دیدهها از روضههات بال و پر غم گرفته است چشم از شب شهادت تو رزق و روزی خود را برای مـاه مـحرم گرفـته اسـت از آه آتـشـیـن تـو در پــای روضـههــا از سنگ روضهخوان تو شبنم گرفته است باد از نفـس نفـس زدنت بین گـریـهات موج عـزا به دامن پـرچـم گرفته است بشکن سکوت بغض گلو را عزیز جان بر منبرت جلوس کن و روضهای بخوان با سـیر در میان مـقـاتـل، و روضـهها ما را فدای عشق حسین کن در این منا تا غـرق اشـتـیاق حـسـین دق نکردهایم هـمراه خـود بـبـر دل ما را به کـربـلا واکن گـره ز روضـۀ گـودال قـتـلـگـاه از نـالــۀ غـریـب زنـی بـیـن خـنــدههـا قرآن به لحن روضه، بخوان آیههای کهف هـمنــالـه بـاش قـاری قــرآن نـیــزه را با پـای دل بـبـر دل ما را در این سفـر بر روی خار غـصه و غـم شام پُر بلا بیشک شـنـیده از دم روضه، پـیـام تو دنــیـا طـنـیـن نــالـۀ الـشـام و شــام تـو در نفخ روضه کار تو با غم دمیدن است با گـریه تا نـهـایت غصه رسیدن است قربان حج کودکیات ای سفـیر عـشـق هر روضهات منای به قربان رسیدن است سعی صفا و مروۀ حجت به روی خار از کـربـلا به شـام، پـیـاده دویدن است دیدی جواب قـاری قـرآن به شهـر شام با چوب خیزران ز لبش بوسه چیدن است دیدی که ظرف جان پُر از زخم عمهات بین خـرابـه لب پره شوق پـریدن است جسمت مدینـه بود و دلت مـرغ کـربلا ای آخـرین شـهـیـد محـرم به روضهها |